در پاسخ به: غزلی در وصف شهید کربلا
سلام
چرا دیر به دیر مطلب میزارین؟
در پاسخ به: غزلی در وصف شهید کربلا
متشکرم لطف دارید.
در پاسخ به: غزلی در وصف شهید کربلا
عالی.
طیب الله انفسکم.
در پاسخ به: کم کن این فاصله ها را
خیلی قشنگ و روان بود دوستم.
اگر بتوانید این بیت را کمی تلطیف کنید زمین زدی مرا تا کم کنم این فاصله را… خیلی عالی تر هم میشه.
طبع روانی دارید دوست عزیزم.
در پاسخ به: باران نور
احسنتم
خیلی عالی بود.
در پاسخ به: شعر (در قالب غزل)
سلام بانو شعرهايتان عالي است
لطفا فرصت كرديد به وبلاگ بنده سر بزنيد و به شعر كه چه عرض كنم معرهاي بنده هم نقد كنيد.
دوست دارم اشعار ناقص خود را كمي ارتقا دهم.
افتخار بدهيد به بنده.
البته در مايه طنز است.
متشكرم از شما.
در پاسخ به: شهر باران نور
با سلام و عرض ادب.
امام صادق ع فرموده اند: سلام الله علی اهل القم.
این شعرتان از روانی، سادگی و بساطت خوبی بهره مند است فقط منظورتان از قم ای شهر شبنم رو نفهمیدم. ایا شهر قم رو در زلالی و پاکی به شبنم تشبیه فرمودید؟ اونوقت شهر شبنم استعاره از شهر پر از زلالی و پاکی؟
در پاسخ به: چی شد طلبه شدم؟
با سلام.
خانم پیربالایی ببخشید یه سوال. بزرگوار شما از دانشگاه انصراف دادین و رفتین حوزه برا طلبگی؟ میشه بفرمایید دانشگاه چی میخوندین؟ کدوم دانشگاه؟ و کدوم ترم انصراف دادین؟
شاید بعضی از خانمهای دانشجو هم علاقه به طلبگی داشته باشند ولی ندونند از کجا شروع کنند یا جرات تغییر شرایط و احیانا مخالفت با خانواده رو نداشته باشند. بی شک توضیح انگیزه های طلبگی و مزایا و پتانسیل های بالقوه طلبگی بانوان در انگیزه دهی به خانمهای علاقه مند دیگر موثر خواهد بود. با تشکر
در پاسخ به: کم کن این فاصله ها را
سلام
متشکرم
در پاسخ به: کم کن این فاصله ها را
سلام بانوی بزرگوار.
شعرتان با محتوا و با جهت توحیدی و روان و ارزشمند است.
یک سوز خاص و یک نحو شکستگی در اشعارتان مشهود است ان شاء الله که این شکستگی مقدمه رستن از خود و نیل به توحید باشد. خانم پیربالایی ما را هم دعا بفرمایید.
با تشکر از فعالیتهای تبلیغی تان. وفقنا الله و ایاکم.
در پاسخ به: کم کن این فاصله ها را
سلام بانوی بزرگوار.
شعرتان بامحتوا و با جهت توحیدی و روان است.
یک سوز خاص و یک نحو دل شکستگی در اشعارتان مشهود است ان شاء الله که این شکستگی مقدمه رستن از خود و پیوستن به توحید باشد. خانم طلبه ما را هم دعا بفرمایید.
با تشکر از فعالیتهای تبلیغی تان.
در پاسخ به: یار عیان
سلام
متشکرم، نظر لطف شماست.
در پاسخ به: یار عیان
سلام.
بانوی بزرگوار عالی بود شعرتون. خداوند بر توفیقاتتون بیفزاید.
الهی سینه ای ده اتش افروز
در ان سینه دلی وان دل همه سوز.
درود بر شما
در پاسخ به: باران نور
تشکر تشکر تشکر
لطف داری عزیزم
در پاسخ به: مناجات
ممنونم لطف داری عزیزم ولی همچین هم پاک نیست …..دعا کن پاک بشیم
در پاسخ به: شهر باران نور
سلام عزیزم آره یادمه
یادش بخیر چه روزای خوبی بود
در پاسخ به: کربلای عشاق
سلام بتول جان
خیلی ممنونم چه روایت خوبی بود
ای کاش ما هم جز شاعران واقعی اهل بیت و مخصوصا امام حسین علیه السلام باشیم.
در پاسخ به: مناجات
الهی آمین!
بر دل پاک و بی ریایت غبطه می خورم زهرا جان!
التماس دعا…
در پاسخ به: کربلای عشاق
از زید شحام نقل شده است: ما و گروهى از کوفىها در حضور امام جعفر صادق علیهالسّلام نشسته بودیم که جعفر بن عفان به حضور امام صادق مشرف شد. حضرت صادق وى را نزدیک خود جاى داد و به او فرمود: اى جعفر! گفت: لبیک! خدا مرا فداى شما کند. فرمود: به من این طور رسیده که تو خیلى خوب درباره امام حسین علیهالسّلام شعر میگویی؟ گفت: آرى فداى شما شوم.
فرمود: پس شعر بگو! وقتى وى شعر گفت: امام صادق علیهالسّلام به قدرى گریه کرد که اشکهاى آن حضرت به گونههاى صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادى هم که حضور داشتند گریان شدند. سپس حضرت صادق علیهالسّلام فرمود: اى جعفر! به خدا قسم ملائکه مقرب خدا شعر تو را که در اینجا براى امام حسین گفتى شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. اى جعفر! خدا اکنون بهشت را بر تو واجب کرد و تو را آمرزید.
آنگاه فرمود: اى جعفر! آیا زیادتر از این براى تو بگویم؟ گفت: آرى اى مولاى من. فرمود: احدى نیست که درباره مصیبت امام حسین علیهالسّلام شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان کند مگر اینکه خدا بهشت را بر او واجب میکند و او را مىآمرزد.
التماس دعا…
در پاسخ به: شهر باران نور
سلام زهرا جان! خوبی؟
یادش بخیر قم… یادته همیشه میگفتی: بهشت گرم حضرت معصومه!!! منم می گفتم بهشت که گرم نیست!!! حالا دلم هوای بهشت گرم حضرت معصومه را کرده…